......



فیلم لیلا ی ؛مهرجویی؛ هم از آن فیلم هاست!
عطر گلاب و زعفران و دارچین شله زرد نذری..که همان اول بوی مادر بزرگ و چادرسفیدش..همهمه ی توی آشپزخانه و کاسه های چینی  را به اطاق می آورد..
حالا همه ی اطاق.. همه ی اطاقک ذهنت پر است از خاطره های سفید...
تا.. آنجا که تولد لیلاست.. در خانه ی پدری..  صدای ساز و  میز شام...  صمیمیت و غم با هم. 
من در این خانه و در این صحنه ..با ترانه ای که زیر لب تکرارش میکنم همیشه جا میمانم..
 و  وقتی بر میگردم که لیلا میخواهد تصمیمش را عملی کند. از اینجا فیلم برای من چیز دیگری است.. 
....
خود خواهی لیلا برای بهتر بودن دیوانه ام میکند! میخواهد در این امتحان نفر اول باشد به هر قیمتی! ..  عشق را به مسلخ من می برد !
.. میخواهد درد نازایی اش را ...کامل نبودنش را...با درد دیگری بس بیشتر و قوی تر درمان کند.. که میکند! حالا از کامل هم کامل تر است !
بر قله ی رفیع از خود گذشتگی ایستاده و همه او را به انگشت نشان میدهند.. و او میگوید من!
مردک بیچاره!
چه بازی ست این! بازی دوست داشتن..  بازی من!



....................................

چند روزی است به این فکر میکنم که دلایل خوب بودن.. شاید... از خود خوب بودن مهمتر است!

 

 

نظرات 11 + ارسال نظر
مانی سه‌شنبه 30 آبان 1385 ساعت 11:30 ب.ظ http://saeedabedini.blogsky.com

سلام نیتا جان از حرفایی که گفتی یه چیز فهمیدم این که دلت خیلی پره جالب بود میدونی چرا چون ادما رو تو فکر میبره موفق باشی

پیمان جوزی سه‌شنبه 30 آبان 1385 ساعت 11:46 ب.ظ http://jozidrv.blogspot.com/

مهربانی لیلا را حرفی نیست
خوب بودن هم دلیل زنده بودن است و قابل ستایش
اما
مرد بودن
ظرافتی دارد به بزرگی یک عمل
آنچه که می گویی عمل کن

رضا چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 06:41 ب.ظ http://www.otaghabii.blogspot.com

لیلا ..چه فیلمی ..
نینا از موسیقی متنی که علیرضا افتخاری خونده چیزی نگفتی
چقدر زیباست از آلبوم نیلوفرانه ..یادش بخیر
ساز و شادی و غم و شل زرد و باهم بودن ..خوب اوومدی

برنادت پنج‌شنبه 2 آذر 1385 ساعت 08:14 ق.ظ http://bernadetsoubiro.persianblog.com

امان از من!سلام خانومی گل...بازم که گل کاشتی (:

داروک پنج‌شنبه 2 آذر 1385 ساعت 08:58 ق.ظ

با سلام ودرود بر نینوچکای عزیز و مهربان ،

جالب بود و طبق معمول با قلم زیبای شما پر رنگتر می شود.

سایه پنج‌شنبه 2 آذر 1385 ساعت 12:43 ب.ظ http://www.aaberi-gharib.persianblog.com/

چقدر دلم تنگ شده بود برای نوشته‌هات...

نیل پنج‌شنبه 2 آذر 1385 ساعت 06:48 ب.ظ http://www.kheshtekham.blogspot.com

هوم به نظر منم دلایل خوب بودن مهمتره شاید که خود خوب نسبی باشه و از دید همه خوب نباشه این طوری تنها توجیه برای خوب بودنش دلایلشه. هه هه چی شد
هفت سال پیش من تقریبا پونزده سالم بود :)

سنجاب جمعه 3 آذر 1385 ساعت 07:09 ب.ظ http://www.sanjab-khanom.blogfa.com


کتاب شیطان و خدا ی سارتر را خوانده ای... حتما بخوان .. خوب و بد را آنقدر با ظرافت پرداخته است که خیره خواهی شد

آذین یکشنبه 5 آذر 1385 ساعت 12:38 ق.ظ http://lahhzeh.blogfa.com

موافقم...به شدت!

پیام یکشنبه 5 آذر 1385 ساعت 03:10 ب.ظ http://lecittinvisibili.blogspot.com

اولن که خیلی واضح هست که دلیل هر کاری از خود اون کار مهمتره! چه خوب چه بد چه هر چی! دومن هم در مورد لیلا چیزی نوشتم که کمی متفاوت با نظر شماست.

گیتار و شعر یکشنبه 5 آذر 1385 ساعت 11:11 ب.ظ http://www.tasharnameh.persianblog.com

سلام...دنیا ژر از این گربه رقصانیهاست...مدتهاست که اینجا نبوده ام..هنوز هم یکشنبه ها می ماند...!می بینمت...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد