گفته بودم زندگی زیباست
گفته و ناگفته.. ای بس نکته ها کاینجاست
آسمان باز، آفتاب زر
باغهای گل ، دشتهای بی در و پیکر
سر برون آوردن گل از درون برف
تاب نرم رقص ماهی در بلور آب
بوی خاک عطر باران خورده در کهسار
خواب گندمزارها در چشمه مهتاب
آمدن، رفتن، دویدن، عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن، پا به بای شادمانی های مردم پای کوبیدن
کارکردن، کار کردن، آرمیدن
(سیاوش کسرایی)
.......
دل تنگ همه اونهایی که دوستشان دارم....
زندگی چیست خیالی و خوابی...
دفتر درج دراو هر بابی...
گاه سرگرم خیالی بودن
گاه دربند جمالی بودن
دل سپردن به بری رخساری
شدن افسونی افسونگاری
لذت عشق چشیدن چندی
محنت حجر کشیدن چندی
با غم ودرد هم آغوش شدن
شعله درگشتن وخاموش شدن
یه سری به وبلاگ ما بزن
یکی از اونهمه ؛ هر وقت پشت اون میز و صندلی قرمز و سفید میشینه بغض تو گلوش میشینه ......
به انتظار زنگ دری با خبر و بی خبر ....
ey baba