.......روزی فیلسوفی از یک استاد ذن پرسید:
اگر جوجه غازی را درون یک بطری بیاندازم و به آن غذا دهم تا جوجه رشد کند و به یک غاز کامل تبدیل شود .
چگونه میتوانم آن را از داخل بطری بیرون بیاورم بی آنکه بطری را بشکنم یا غاز را بکشم؟
استاد ذن ناگهان دستهایش را به هم کوبید و فریاد بلندی زد!
فیلسوف از جا پرید و یکه خورد!
استاد گفت: دیدی! غاز بیرون آمد!
.........................
کله ام پر از غاز هایی اند که یه زمانی جوجه بودند!