.....

صدا صدا تنها صدا ...
صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفه ی معنی
و بسط ذهن مشترک عشق
صدا صدا صدا ...
تنها صداست که میماند
در سرزمین قدکوتاهان
معیارهای سنجش
همیشه بر مدار صفر سفر کرده اند
چرا توقف کنم ؟ چرا؟
........
.............
مرا تبار خونی گلها به زیستن متعهد کرده است
تبار خونی گلها می دانید ؟
......................
لابلای ترسهایم بدنبال جسارتم می گشتم...بد آنکه چیزهای دیگری پیدا کردم!
گم کرده هایی ..اینجا و آنجا..
بدتر آنکه از نبودشان بی خبر بودم...!
و هزاران بار بدتر که ..
حالا نمیدانم اینها را که پیدا کرده ام چکار کنم..!
خوش آنکه ..... چیزهائی پیدا کردی
خوشتر آنکه ....از نبودشان باخبر شدی
وهزاران بار خوشتر که
پیدا کرده هایت را در یابی
وبلاگ بسیار زیبایی داری
با عکس های پر از مضمون
و مطالب بسیار احساسی و جالب