وقتی آدم خیلی غمگین باشه .... غروب یکشنبه .... و هیچ برون رفتی به نظرش نرسه ..... یه دفعه یه آهنگ آشنا و خوندن و رقصیدن باهاش .... واقعا هم که عجب حادثه هایی ..... :)) نینوچکا جان سلام .... اگه بپرسیم چی رو باید نپرسیم هم خودش سئوال محسوب میشه ؟ :)) شاد و پیروز باشی که تک غروب یکشنبه من رو شکستی ... حالا برم به کارها برسم ....
برداشتی بهشت و از آسمون اوردی گذاشتی اینجا می گی اونوقت نپرس ؟
زیبا نوشتی زیبا هم وبلاگ ساختی یه سری هم به من بزنی بد نیست
منم قبلا مس الان تو شده بودم
اما با این کار چیزی حل نمی شه
هیچ وقت نذار که تبدیل به یه سواستفاده چی بشی
هیچ وقت
امیدوارم منظورمو بفهمی...
سلام بر دوستان زهیر خون
جالب بود حال کردیم . موفق و پیروز باشین راستی بریدا هم جالبه یا خاطرات یک مغ(خاطرات یک جادوگر).
یا حق................
وقتی آدم خیلی غمگین باشه .... غروب یکشنبه .... و هیچ برون رفتی به نظرش نرسه ..... یه دفعه یه آهنگ آشنا و خوندن و رقصیدن باهاش .... واقعا هم که عجب حادثه هایی ..... :))
نینوچکا جان سلام .... اگه بپرسیم چی رو باید نپرسیم هم خودش سئوال محسوب میشه ؟ :))
شاد و پیروز باشی که تک غروب یکشنبه من رو شکستی ... حالا برم به کارها برسم ....
شاید تو این روزهای تنهایی تنها مرهم شنیدن یک خاطره آهنگ باشد
شاید همان روز دوباره نزدیک بشه
همیشه زیبا می نویسی....
نمی پرسم... نمی پرسیم....
در این دنیا تک و تنها شدم من
گیاهی در دل صحرا شدم من
چو مجنونی که از مردم گریزد
شتابان در پی لیلا شدم من
((چه بی اثر می خندم، چه بی ثمر می گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من))
ترانه ای از عماد رام نه با صدای او البته