.......
.....
بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم
دیده ام گاهی در تب
ماه می آید پایین
می رسد دست به سقف ملکوت
دیده ام سهره بهتر می خواند
گاه زخمی که به پا داشته ام
زیر و بم های زمین را به من آموخته است
گاه در بستر بیماری من
حجم گل چند برابر شده است
و فزون تر شده است قطر نارنج...شعاع فانوس.
سهراب سپهری
..................................................
به طور کلی خیلی سخت با شعرای سهراب ارتباط برقرار می کنم ولی از وقتی که اجبارا اومدم کاشان یه حرفشو خوب می فهمم:
قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این شهر غریب!
همینه دیگه نه!؟؟!
سهراب زندگیه جالبی داشته بر خلاف دیگر شاعران از دل سنگش این زیبایی ها بیرون اومده
سلام مرا به همه برسان
خوشحالم که حالت بهتر شده
زیستن مرده بوده که نینوچکا تب نکرده بوده :))
امیدوارم هر چه زودتر خوب شی .... تبت بیفته .... سرحال شی بزنی به کوچه .... سر کار و فعالیت .....
نسخه های شفا بخش فقط برای دیگران بلدی ؟ :))