......
آنروزها با
ممکن است و
چیزی از دست نمی دهم .. تجربه ها را می خریدیم..
و با
کاشکی و
دفعه ی بعد .. تحمل پذیرشان می کردیم..
جبران می کنم ها را بی قید ادا می کردیم..
و بهای آنچه از ما جدا میشد و جایی جا میماند را از حساب
که میداند فردا چه می شود و
تجربه میکنم تا یاد بگیرم می دادیم..
امروز اما ... هر چه داریم
باید بشود است...و
میخواهم که باشد ..
تجربه ها را به خدمت می گیریم که چیزی از دست ندهیم..
امروز خوب می دانیم که دیگر برای گفتن
کاشکی فرصتی نداریم..
دفعه ی بعد وحشتی ست که هر اشتباه را برای ما تحمل ناپذیر می کند..
و
جبران .. بلیط باطل شده ی یک تاتر تکراری ست...
و انگار که بدانیم
فردا چه می شود.. می خواهیم واقعه را قبل از وقوع علاج کرده باشیم ..
.......................................................
چقدر من دلتنگ
آنروزها یم...
دلتنگ
جسارت و
چیزی نداشتن برای از دست دادن...
این روزها جسارت نوعی دیگر از تجربه است
امروز ما وحشتی از فردا ندارد
فردایمان واقعه لرزاننده نیست
که ما می دانیم به کجا در راهیم
سلام ...
منم پشت پنجره هام رفیق...
اومدنت خوشحالم می کنه...
چه حس مشترکی!!سلام نازنین...
سلام. چه با مفهوم و ساده. شادمان باشی
سلام و درود بر نینوچکای عزیز ،
امروز اما ... هر چه داریم باید بشود است...و میخواهم که باشد ..
تجربه ها را به خدمت می گیریم که چیزی از دست ندهیم..
چقدر این جمله زیبا بیان شده ....
همیشه فرصتی برای جبران هست . باید این را باور کنیم تا بتوانیم ادامه دهیم
من هم دلتنگ روزهایی جسارت وبی خیالی هستم...
دلتنگ روزهایی که فردا دور بود وجهان چه در دسترس
من دیگر به باید شدن یا نشدن هیچ چیز فکر نمیکنم چرا که هیچ چیز این زندگی عجیب، قابل پیش بینی نیست. به نظرم باید فقط برای دانستن و لذت بردن از چیزهای ساده تلاش کرد. گاه چیزهایی که برایشان تلاش میکنیم مثل ماهیهای کوچک چابک از لای انگشتهایمان فرار میکنند گاهی هم چیزهایی که در خواب هم نمیتوانیم تصور کنیم، یک مرتبه از آسمان توی دامنمان میافتد. پس نه به خاطر چیزهایی که ندارم غمگین میشوم و نه خیلی (علیرغم تلاشی که میکنم) به امید بدست آوردن آنها در روزهایی که میآیند دل میبندم. همین الان وقت لذت بردن است...
سلام نینا چقدر وقتی این جمله ی تو را خواندم دلتنگ شدم .
دلتنگ جسارت و چیزی نداشتن برای از دست دادن
تنها کافی است چند لحظه به گذشته فکر کنیم . ای کاش من چیزی برای از دست دادن نداشتم . ای کاش هنوز هم جسارت داشتم . نینا باز هم نوشته هایت مرا وادار به فکر کردن کرد . شاد باش
میگفت : معنی برای هوس میخواهم
خندیدم
دستانم را لمس کرد
؛ هوس یعنی همین؛ ؟
خندیدم
دستانم را بوسید
؛ هوس یعنی همین؛ ؟
خندیدم
در اغوشم گرفت
؛ هوس یعنی همین: ؟
خندیدم
وارام ارام بزرگ شد
هوس انسانهارا بزرگ میکند
وبه ارامی ،در کنار اغوش گرفتنش
گفتم :
؛هوس یعنی همین ؛
خندید
واشک ریختم .
ای بابا من نمیدونم چرا هر چی تجربه میکنم یاد نمیگیرم و دفه ی بعد باز قافلگیر میشم
اینجا که من گاهی فکر می کنم آخر دنیاست، اونقدر شتاب زندگی زیاده که واقعاْ فرصتی برای جبران نمی ذاره.
ضمناٌْ به تورنتو-ایرانین خوش آمدین!