این وقتها هم از آن وقتهاست
.......

وقتهایی میشود که دلم میخواهد کتابی را بخوانم که قبلا خوانده ام..
خودم را به داستانی بسپارم که از قبل میدانم چیست ..
اما به روی خودم نیاورم.. جوری بخوانمش که بار اول خواندمش..
اما نمیشود !
درست است که گاهی تک جمله هایی پیدا می شوند که به چشمم تازه می آیند.. 
نکته هایی که در تکرار خود را نشان می دهند..
اما هر بار بی دغدغه تر و آرام تر و شمرده تر میشود خواندنم.
آنقدر کند که گاهی حتی وسوسه ی تک جمله ای کشف نشده هم ..به آخر نمی رساندم.

 

وقتهایی میشود که دلم برای خودم ..خودم در هر چیز  بار اول ..تنگ می شود..
وقتهایی میشود که خسته میشوم از تمام این آخرین بار هایی که دور خودم جمع کرده ام..

.........................................

بعد نوشت: جالبه که من روز یازدهم فروردین پارسال هم  ظاهرا در گیر همین موضوع بودم!!!  (به آرشیو مراجعه شود!)  نخیر! آدمای این زندگی و نمیشه عوض کرد!  :)