در روزهای اول از سال سوم
......






یه فنجون چای دارچین
تقدیم به تک تک پشت پنجره ای ها

دوستان خوبم دوستتون دارم


.........................


نظرات 6 + ارسال نظر
فهیمه یکشنبه 1 بهمن 1385 ساعت 10:17 ق.ظ http://dozd_del.blogsky.com

سلام

روزگار ما چنین گذشت....... هر چه خواستیم ندیدیم هر چه دیدیم گذشت هرچه داشتیم رها کرده و تنها ماندیم عاقبت تنهایی .... آری باز هم تنهایی .... تنهایی همدم ماست او که ما خواستیم تنها گذاشت توی تنهاییم او که ما را خواست ما تنها گذاشتیم و قدرش ندانستیم ما از این دنیا هیچ خیری ندیدیم

خوش باشین
خدانگهدار

آذین یکشنبه 1 بهمن 1385 ساعت 10:28 ق.ظ http://lahhzeh.blogfa.com

ما هم :)

رضا یکشنبه 1 بهمن 1385 ساعت 05:39 ب.ظ http://www.otaghabii.blogspot.com

من پای سیب هم می خوام :)
پای سیب ها ی شیرنی لرد رو خوردی که از اونها :)
مهمون پر رو دیدی ؟منم

رکسانا یکشنبه 1 بهمن 1385 ساعت 07:42 ب.ظ http://www.bogzarim.blogspot.com

چه هوس انگیز . راستش من تا حالا چای دارچینی نخورده بودم

سنجاب دوشنبه 2 بهمن 1385 ساعت 01:02 ق.ظ http://www.sanjab-khanom.blogfa.com

آ .. این جای کیک تولده (:
ولی قبول

این سه ساله شدن حس جالب باید باشد . نه؟

داروک دوشنبه 2 بهمن 1385 ساعت 10:01 ق.ظ

با سلام و درود بر نینوچکای عزیز و مهربان ،

برگ ریزان همه خوبی هاست
می بریم از هم پیوند قدیم
می گریزیم از هم
سبک و سوخته برگی شده ایم
در کف باد هوا چرخنده
از کران تا به کران
سبزی و سرکشی سروری نیست
وز گل یخ حتی
اثری در بغل سنگی نیست
این همه بی برگی ؟
این همه عریانی ؟
چه کسی باور داشت
دل غافل اینک
تویی و یک بغل اندیشه که نشخوار کنی
در تماشا گه پاییز که می ریزد برگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد