روز هفتم...

در اتاقی تاریک مرد و زن آرام روی تختی دراز کشیده اند....و به سقف نگاه میکنند...

 

همه جا سکوت است...

 

امروز روز آسودگی است..امروز روز سکون است...

 

آنجا که آفرینش باز می ماند.تکرار آغاز می شود.....