در شب سرد زمستانی...

.......


افروخته یک به یک سه چوبه ی کبریت در ظلمت شب...

نخستین برای دیدن تمامی رخسارت...
دومین برای دیدن چشمانت..
سومین برای دیدن دهانت..

و تاریکی کامل تا آن همه را به یاد آرم
در آن حال که به آغوشت می فشارم.......


ژاک پره ور / شاملو

.......................................